حضوری اتفاقی



امروز داشتم فکر می‌کردم اگر امروز واقعا آخرین روز زندگیم باشه، مسلما پرحسرت‌ترین روز هم هست. من دیگه نمی‌تونم تو رو ببینم. این حالی که الان دارم نمی‌دونم چیه اسمش. دلتنگی نیست. غم نیست. شادی نیست. شبیه یک ماده‌ی ناشناخته ست که همش رنگش عوض میشه. گاهی سبزه و گاهی آبیه، گاهیم نیست.  

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Tim فروش مواد شیمیایی صنعتی ONLINE SCIENCES تک دانلود شبکه اجتماعی فیسنگاه شرکت رنگین فلز مهر آرین خاورمیانه بازاریاب فضای مجازی سفیر بیمه مسیر عرش خدا دو خط یادداشت